دین جامعه انسان علم ثروت

آدرس آی پی:
سیستم عامل:
نسخه: بیت
اندازه تصویر:

دین جامعه انسان علم ثروت

دین همیشه در صحنه هست، فقط باید دید

صفحه خانگی اضافه به علاقمندی ها نقشه سایت
تبلیغات
تبلیغات

تبلیغات

تبلیغات

درباره ما

به وبلاگ من خوش آمدید

تصویر روز


 

امکانات دیگر

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 34
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 945
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


 

تقویم

تبلیغات

دیکشنری آنلاین



معرفی سایت به دوستان

 
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:


Powered by ParsTools

لینک دوستان

لیست سایت های علمی
دانلود کتب شیخ احمد دیدات
دانلود کتاب در باب عرفان
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دین و جامعه روز و آدرس sociareligion.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





بانک عکس و گرافیک
طراحی وب
قالب وبلاگ
پارس تولز
قالب بلاگفا

نویسندگان

خوش آمدید
تبلیغات
موضوع: <-PostCategory-> | نویسنده: سلمان

س65:- معناي شرک چيست و بر چند نوع است؟

جـــ :- شرک بمعناي شريک قرار دادن با خداوند تعالي در آفرينش و پرستش است مانند: غير از خداوند چيزي بخواهد که در مقدور بنده نيست، يا غير از خدا رحمت بطلبد، يا غير از خدا ترس و هراس داشته باشد، يا قرباني، نذر، يا عبادتي از عبادات را براي غير الله انجام دهد، يا مخلوق را با خداوند در خصايص خداوندي همسان قرار دهد.

شرک دو نوع است:       1:- شرک اکبر       2:- شرک اصغر

1:- شرک اکبر آنست که نوعي از عبادات براي غير خداوند بجا آورده شود و آن را با آفريدگار جهان مساوي و همتا بداند، مانند: خواستن مطالب و حاجات در دعا غير از الله، يا طوريکه از الله مي ترسد از آن بترسد يا در وقت خوف به غير الله پناه ببرد، در وقت مشکلات و مصايب غير الله را خوانده از او بيم و اميد داشته باشد و بر او توکل و اعتماد کند مانند بر آورده کردن نيازمنديها، و آسان کردن سختي ها چنانکه امروز در اطراف بسياري از قبرها و زيارتگاه ها صورت مي گيرد.

اين نوع شرک مسلمان را از دايرة اسلام خارج ساخته جايگاه ابدي اش دوزخ خواهد بود و اگر قبل از مرگ توبه کند خداوند آمرزنده و مهربان است.

خداوند ميفرمايد: )إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا( النساء: 48.

ترجمه: «بيگمان خداوند (هرگز) شرک به خود را نمي بخشد، ولي گناهان غير از آن را از هرکس که خود بخواهد مي بخشد، و هر که بخدا شرک ورزد، گناه بزرگي را مرتکب شده است»  چنانکه ميفرمايد:

 )وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ( يونس: 18.

ترجمه: «به جاي خدا چيزي هاي را مي پرستند که نه با آنان زيان مي رساند و نه به آنان سود مي رساند»

2:- شرک اصغر عبارت از اقوال و افعالي است که با انجام دادن آن مسلمان به شرک اکبر نزديک ميگردد اين نوع شرک را شرک خفي يا پنهان نيز مي گويند زيرا اکثراً در نيت و ارادة بنده راه پيدا مي کند، مانند هر عمليکه منظور از آن رضاي الله تعالي باشد ولي ريا در آن راه پيدا کند، که متأسفانه بسياري از مردم به اين نوع شرک آغشته اند، خداوند همة ما را هدايت عطاء فرمايد.

پيامبر گرامي ما r  در مورد امتش نگران بود تا مبادا درين دام شيطاني نيفتند چنانکه ميفرمايند: «در بارة شما از همه بيشتر از شرک اصغر بيم دارم از آنحضرت r  در مورد آن سوال شد، فرمودند: ريا شرک اصغر است» نزد احمد و طبراني

مثال هاي از شرک اصغر:

1:- شخصي براي اداي نماز مي ايستد و بخاطر ريا نماز خود را حسن و زيبايي مي بخشد.

2:- سوگند خوردن به غير الله مانند: قسم خوردن به پدران و اجداد، يا قسم به کعبه، قسم به شرف و ناموس، قسم به سر فلان، قسم به سخي، قسم به علي يا عباس، قسم به جان فلان.

از ابن عمر رضي الله عنهما روايت است که او مردي را شنيد که مي گفت: نه، و سوگند به کعبه، ابن عمر رضي الله عنهما گفت: به غير خدا سوگند مخور! زيرا از رسول الله r شنيدم که مي فرمودند: آنکه به غير خدا سوگند خورد همانا کافر شده يا شرک آورده است» نزد ترمذي

3:- شخصي صدقه ميدهد تا مردم او را مدح و ستايش کنند.

4:- شخصي جهاد مي کند تا مردم او را شجاع گويند يا بخاطر بدست آوردن مال جهاد مي کند.

5:- شخصي قرآن را با خوش آوازي تلاوت مي کند تا مردم آنرا شنيده وي را مدح کنند.

6:- شخصي به ديگري مي گويد: « آنچه را که خدا و تو بخواهي» شخصي همچو جمله را در مقابل پيامبر r استعمال کرد، آنحضرت r بطور سر زنش به او گفتند: « آيا مرا با خدا شريک گردانيدي؟ بلکه آنچرا که خداوند خودش بخواهد همان ميشود» نزد ابوداود.

7:- کسيکه بخاطر بدست آوردن مال وثروت حج کند، يا امامت کند، يا علم بياموزد، يا آذان دهد.

8:- شخصي به ديگري ميگويد: «اگر خدا و شما نمي بوديد من در فلان مصيبت دچارمي شدم» يا چنين مي گويد: « من جز خداوند و شما کسي ديگر ندارم»، و درست اينست که بگويد: «اگر خدا نمي بود بعد از آن فلان» يا «من جز خداوند بعد از آن خودت. . . .» پس بدانيم که شرک خفي باريکتر از مور سياهيست که بر سنگ سياه، در شب تاريک راه مي رود، و بحريست که ساحل نداشته نجات يافتگانش کم اند.خداوند ميفرمايد:

)فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا( الكهف: 110.

ترجمه: «پس هر کس خواهان ديدار خداي خويش است، بايد که کار شايسته کند، و در پرستش پروردگارش کسي را شريک نسازد»

س66:- فرق ميان شرک اکبر و اصغر چيست؟

جـــ :- فرق ميان شرک اکبر و اصغر در چهار چيز است:

1:- کسيکه مرتکب شرک اکبر شود از دين اسلام خارج گرديده و مرتد مي شود اما شرک اصغر مرتکبش از دين اسلام خارج نگرديده بلکه مرتکب گناه بزرگ مي گردد.

2:- کسيکه مرتکب شرک اکبر شود بطور هميشگي و دايم در دوزخ است اما کسيکه مرتکب شرک اصغر شود داخل دوزخ گرديده ولي بطور جاويدان باقي نمي ماند.

3:- شرک اکبر همه اعمال نيک مسلمان را محو مي کند، ليکن شرک اصغر همان عملي را محو مي کند که ريا و شرک با آن آميخته شده است.

4:- کسيکه مرتکب شرک اکبر ميگردد خون و مالش مباح مي شود، ليکن شرک اصغر جان و مالش را مباح نمي گرداند.

س67:- آيا مرده ها آواز  زنده ها را مي شنوند؟

جـــ :- مرده ها آواز زنده ها را نمي شنوند خداوند مي فرمايد:

 )إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتَى( النمل: 80.

ترجمه: «بيگمان تو نميتواني مردگان را شنوا بگرداني».

س68:- آيا از مرده هاي که مردمان نيک و صالح بودند کمک و ياري خواستن جايز است؟

جــ :- نه، از مرده ها چه انبياء و چه اولياء کمک و ياري خواستن جايز نيست زيرا آنان قادر به چنين کاري نيستند، تنها خداوند متعال ميتواند يار و مددگار بنده باشد و بس، خداوند ميفرمايد:

 )إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُرْدِفِينَ( الأنفال: 9.

ترجمه: «به ياد آوريد زماني را که «در جنگ بدر» از پروردگار خود درخواست کمک و ياري مينموديد و او در خواست شما را پذيرفت. . . .»

همچنان پيامبر گرامي r در دعايش چنين فرمودند: «اي زنده واي با تدبير به رحمتت از تو کمک و ياري مي خواهيم» نزد ترمذي.

مسلمان همه روزه با خداوند عهد و پيمان مي بندد که  تنها او را پرستش مي کند و تنها از او کمک و ياري مي طلبد، سورة فاتحه گواه اين عهد و پيمان است

)إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ( ترجمه«تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو ياري مي طلبيم» همچنان پيامبر گرامي ما r به ابن عباس رضي الله عنهما چنين توصيه نمودند: «اي پسر! خدا را حفظ کن تا ترا حفظ کند، بياد خدا باش او را در برابرت مي يابي، اگر چيزي مي خواهي از خدا بخواه، و اگر ياري مي جويي از خدا بجو» نزد ترمذي.

س69:- چه کساني اولياء الله اند؟

جـــ :- هر مؤمني که در طاعت خداوند و پيامبرش r  پابندي و مواظبت داشته از نافرماني آنان اجتناب ورزد، از جملة اولياء الله به شمار مي رود.

 خداوند مي فرمايد: )الَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ( يونس: 63.

ترجمه: «دوستان (اولياء) خدا آناني اند که ايمان آورده اند و پرهيزگاري پيشه کردند»

س70:- کرامات اولياء چيست؟

جـــ :- کرامات اولياء عبارت از امر خارق العادة است که از دوستان الله تعالي و بندگان نيک و صالحش صادر مي شود واين عمل به خواست و ارادة خداوند صورت گرفته، اولياء در صدور آن هيچ اختيار و دخالتي ندارند مانند  قصة اصحاب کهف، و قصة پناه بردن سه نفر به غار و توسل جستن آنان به اعمال نيک شان تا اينکه دهن غار باز گرديد، و مانند کرامات عمر فاروق هنگاميکه از سر منبر نبوي در مدينه به ساريه سر لشکر مسلمانان در شام صدا زد تا از محاصرة دشمن خود را نجات دهند، و فرستادن مکتبوب وي بنام درياي نيل هنگاميکه نامة او رسيد رود نيل جاري گرديد، و اين کرامات تا روز قيامت در امت محمد r دوام خواهد داشت.

احياناً اگر بعضي امور خارق العاده از مردمان بي تقوا و مخالف با شرع سر زد بايد بدانيم که کرامت نبوده عمل شيطاني و شعبده بازي است.

س71:- آيا مسلمان ضرورت به واسطه اي ميان خود و پروردگارش دارد؟

جـــ :- نه، خداوند به بنده گانش آنقدر نزديک است که ضرورت به واسطة ندارد چنانکه ميفرمايد: )وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ( البقرة: 186.

ترجمه: «و چون بندگانم از تو در بارة من بپرسند، (بگو:) من نزديکم و دعاي دعا کننده را هنگامي مرا بخواند، قبول ميکنم» همچنان خداوند در حديث قدسي مي فرمايد: «اي بندگانم همة شما گمراهيد جز آنکه او را هدايت کرده ام پس از من هدايت طلبيد تا شما را هدايت و رهنموني کنم، اي بندگانم همة شما گرسنه ايد مگر آن را که من روزي دهم پس از من بخواهيد تا شما را روزي دهم، اي بندگانم همة شما برهنگانيد مگر کسي را که من بپوشانم پس از من بخواهيد تا شما را بپوشانم، اي بندگانم شما شب و روز خطا مي کنيد و من همة گناهان را مي آمرزم پس از من آمرزش طلبيد تا شما را بيامرزم. . .» بخشي از حديث قدسي نزد مسلم.

س72:- مسلمان با کدام وسيلة ميتواند بخداوند نزديک گردد؟

جـــ :- خداوند متعال راه هاي زيادي را براي مسلمانان مهيا کرده است تا به وسيلة آن به وي نزديک گرديده و رضامندي اش را حاصل نمايند خداوند ميفرمايد:

)وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ( المائدة: 35.

ترجمه: «و براي تقرب به خدا وسيله بجوئيد (که عبارت از طاعت و اعمال شايسته است)»

بعضي از اين وسيله هاي که بنده را بخداوند تعالي نزديک ميسازد مختصراً بيان ميداريم:

1:- نزديک شدن بخداوند بوسيلة نام ها و صفات خداوند تعالي.

2:- نزديک شدن بخداوند بوسيلة ايمان و اعمال نيک.

3:- نزديک شدن بخداوند بوسيلة دعاي مردمان صالح و نيکو کار زنده.

4:- نزديک شدن بخداوند بوسيلة اعتراف کردن گناهان و اظهار عاجزي.

س73:- تعويذ چيست؟ و آيا بستن آن جايز است؟

جـــ :- تعويذ عبارت از نوشته هاي است که آنرا پوش کرده بر گردن کودکان و يا بزرگان جهت دفع نظر يا هر آسيبي ديگر آويزان مي کنند.

تعويذ دو نوع است: 1:- تعويذ هاي که از آيات  قـــران است.   

           2:- تعويذ هاي که غير از آيات قرآن است.

1:- تعويذ هاي که از آيات قرآن کريم باشد بيشتر علماء آنرا ممنوع قرار داده اند، و دليل آنها در اين مورد چنين است.

·  پيامبر r از آويزان کردن هر نوع تعويذ و تومار منع کرده است چنانکه فرموده                        اند: «کسيکه تعويذ بآويزد همانا شرک ورزيده است» نزد حاکم

·  جواز آن راه را بسوي تعويذ هاي غير قرآني باز مي کند، پس بنا بر مصلحت  شرعي اين باب را کاملاً مسدود کرده اند.

·  آويختن اين چنين تعويذ ها توهين به آيات قرآن کريم است زيرا کسيکه تعويذ را بر جسمش مي بندد داخل تشناب و جاهاي ناپاک مي گردد.

2:- تعويذ هاي که غير از آيات قرآني باشد مانند رسم جدول، يا نوشتن حروف ابجدي، يا تارها، يا نامهاي جن و شيطان و يا هر طلسمي باشد حرام بوده از جملة شرک بشمار مي رود، چنانکه  آنحضرت r مي فرمايند: «هرکه چيزي را به جسم خويش ببندد، به همان چيز سپرده ميشود» نزد احمد و ترمذي

همچنان مي فرمايند: «دم کردن، تعويذ ها وآنچه بخاطر ايجاد محبت ميان زن و شوهر است شرک بشمار مي رود» نزد احمد و ترمذي

س74:- آويختن مهره، حلقه، کره، چشم مهره، خرمهره، و قلاده و غيره بر گردن کودکان و حيوانات چه حکم دارد؟

جـــ :- آويختن مهره، حلقه، چشم مهره، خرمهره، قلاده بخاطر دفع آسيب و نظر از کودکان و حيوانات همه شرک است چنانکه پوشيدن کرة روماتيزم و غيره حرام و ناجايز بوده از امور شرکي شمرده شده است، پيامبر r مي فرمايد: «هرکه چيزي را به جسم خويش ببندد، به همان چيز سپرده مي شود» نزد احمد و ترمذي

يعني از حفاظت و نگهباني خداوند تعالي خارج شده به همان چيز سپرده ميشود. همچنان آنحضرت r شخصي را فرستاده تا قلاده هاي را که بخاطر دفع نظر بر گردن شتران آويخته اند قطع نمايند. نزد بخاري و مسلم.

همچنان آنحضرت r شخصي را ديدند که در دستش کرة را بسته است، آنحضرت r از او پرسيدند اين چيست؟ آن شخص گفت: براي نجات از ناتواني، سستي و کسالت آنرا بدست کرده ام. پيامبرr به وي فرمودند: آنرا از دستت بيرون کن، زيرا اين جز ناتواني و کسالت چيز ديگري نخواهد بخشيد، و اگر بميری در حاليکه  اين حلقه در دستت باشد هرگز (از دوزخ) نجات نخواهي يافت» نزد حاکم و احمد.

س75:- در مورد دم کردن و دعا خواني بر مريض، شريعت اسلامي چه حکم مي کند؟

جـــ :- دم کردن و دعاخوانی بر مريضان دو قسم است: 1- مشروع 2- نامشروع 1:- دم کردن و دعا خواني مشروع آنست که خالي از الفاظ شرکي باشد درين صورت به سه شرط ذيل جايز مي باشد:

1:- به زبان عربي باشد تا اينکه معنايش فهميده شود.

2:- از قرآن کريم و يا احاديث نبوي و يا از اسماء و صفات خداوند تعالي باشد.

3:- معتقد به اين باشد که دم و دعا به تنهائي خود مؤثر نبوده بلکه تأثير آن به اراده و خواست خداوند متعال صورت مي گيرد.

2:- دم و دعاي نامشروع آنست که در آن الفاظ شرکي وجود داشته از غير خداوند کمک و ياري خواسته شود، مانند دم کردن بنام هاي جن ها و فرشتگان، پيامبران، نيکوکاران و غيره که قادر به رساندن نفع و ضرر نيستند، چنانکه رفتن نزد مردمان معروف به فال بين و شعبده باز، جادوگر، و کسانيکه اينکار را حرفه و پيشة خود قرار داده اند، نا جايز و حرام بوده مسلمان بايد از آنها دوري بجويد.

س76:- آيا حصول برکت و فيض از سنگ، درخت، قبر و غيره جايز است؟

جـــ :- حصول فيض و برکت از سنگ، درخت، قبر، چشمه، تپه و غيره اگر به اين نيت باشد که گويا اينها وسيله و واسطه ميان وي و خداوند قرار مي گيرند و يا اينها شفاعت کننده نزد الله تعالي ميباشند، در واقع وي به الله تعالي اين چيزها را شريک ساخته و اين از شرک اکبر محسوب ميشود، خداوند مي فرمايد:

)وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى( الزمر: 3.

ترجمه: «و آناني که جز خدا دوستان و ياران ديگري را بر ميگيرند (ميگويند:) ما آنان را پرستش نميکنيم مگر براي آنکه ما را به خداوند نزديک گردانند»

و اگر به نيت اين باشد که گويا با ماليدن و لمس کردن و يا رفتن به جاهاي مخصوص جسمش پربرکت و پرفيض ميگردد، اين طرز فکر شرک اصغر است.

ابو واقد ليثي رضي الله عنه روايت ميکند که ما در غزوة حنين همراه با رسول الله r در حرکت بوديم، و ما در آن اواخر مسلمان شده بوديم که در طول راه درختي از بير به نظر رسيد که آنرا ذات انواط ميناميدند. مشرکين آنرا وسيلة طواف قرار داده و سلاح هاي شانرا بآن مي آويختند، پس نظر ما به درختي افتاد گفتيم اي رسول الله r براي ما هم درختي را براي آويزان کردن سلاح هاي ما انتخاب کن چنانکه مشرکين درختي براي سلاح آويزان کردن دارند، رسول الله r فرمودند: الله اکبر اين رسم باستاني است، قسم بذاتيکه جانم بدست اوست، چنان گفتيد که بني اسرائيل براي موسي گفتند: براي ما الهي انتخاب کن چنانکه براي آنها الهي است، يقيناً شما بر روش پيشينيان روان هستيد» نزد ترمذي.

آنها به اين گمان بودند که اين عمل در شرک داخل نيست، وقتي پيامبر r ايشان را ازين عمل باز داشت خود داري نمودند.

س77:- بدعت در دين چيست؟

جـــ :- کلمة بدعت بمعناي اختراع و نو آوري است، و بدعت در دين آنست که هر امري در عبادات دليلي از قرآن کريم و يا سنت پيامبر r نداشته باشد بدعت گفته مي شود، همچنان بدعت را ضد سنت ميتوان گفت. چنانکه پيامبر r ميفرمايند:

 « کسيکه عملي انجام دهد که دين ما آن را تأييد نکند مردود است» نزد مسلم

بعضي علما بدعت در دين را چنين تعريف کرده اند: کسيکه قول و عملي مربوط به دين را مخالف قول و عمل پيامبر r و اصحابش اختراع نمايد بدعت ناميده ميشود.

س78:- بدعت در دين چه حکم دارد؟

جـــ :- بدعت و نو آوري در دين حرام است خداوند ميفرمايد:

 )وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِيرًا( النساء: 115.

ترجمه: «کسي که مخالفت با پيغمبر کند بعد از آنکه راه هدايت روشن شده است و غير راه مؤمنان را در پيش گيرد، او را به همان جهتي که دوستش داشته است رهنمود ميگردانيم و به دوزخش داخل ميگردانيم و دوزخ چه بد جايگاهي است!»

چنانکه پيامبر r در اين مورد مي فرمايد: «بي گمان بهترين سخن کتاب خدا است و بهترين راه هدايت، راه هدايت محمدي است و بدترين امور آنست که بدعت باشد و هر امري نوپيدا (بدعت) گمراهي است» نزد مسلم.

س79:- لطفاً بعضي از بدعت هاي که در بين مسلمانان منتشر گرديده است مختصراً بيان کنيد؟

جـــ :- متأسفانه بدعت ها در جوانب مختلف عبادات و عادات مسلمانان رايج گرديده است، ما بطور مختصر به بعضي از اين بدعت ها اشاره  مي نماييم خدا کند برادران مسلمان ما متوجه شده به ريسمان خداوند (قرآن و سنت) چنگ بزنند و راه هاي را که شيطان باز نموده است مسدود نمايند.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
تبلیغات